کد مطلب:321184 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:296

ازلیه (ازلی)
دو برادر بودند به نام میرزا یحیی و حسینعلی و پدرشان میرزا بزرگ نوری معروف بود مریدان سید علی محمد باب بودند كه میرزا یحیی معروف به صبح ازل گردید طبق وصیت نامه علی محمد باب پس از او به درجه خدائی رسید.

علی محمد كتابی به نام بیان نوشته بود كه انحطاط و اشتباهاتش را بعدا خواهیم نوشت چون كتاب ناتمام بود به صبح ازل سفارش كرد تكمیلش كند. زمانی اتفاق افتاد كه به ناصرالدین شاه سوء قصد نمودند شاه دستور داد 40 نفر از آنان زندانی شدند كه یكی از آنها برادر صبح ازل حسینعلی مؤسس (بهائیه) بود كه زندانیان در اثر اعمال شاقه مردند اما حسینعلی به وساطت سفیر روس آزاد شد كه در كتاب (مبین) صفحه 77 به عربی می گوید.

«ای پادشاه روس زمانی كه در غل و زنجیر و زندان بودم یكی از سفرای قوم آزادم كرد.» صبح ازل در خود مازندران بود كه به لباس درویشی با كشكول و تبرزین به بغداد فرار كرد و برادرش
كه رئیس مسلك بهائیه بود پس از او با وساطت سفیر روس آزاد شد در بغداد به او ملحق شده در بغداد هر كس از طرفداران اینها ادعای مهدویت می كردند هر كه صبح زود از خواب سر بر می داشت می گفت من مهدی هستم كم كم می گفت من خود خدایم. از قبیل (دیان) كه به دست بهائیان كشته شد و میرزا محمد فرزندی، معروف به (نبیل) و هندیانی و حسین جان و غیره كه همه به وسیله بهائیان كشته شدند.

در اثر حركات زشت و كارهای یاغی گری و فساد مردم از آنها متنفر شده به دولت ایران شكایت كردند.

دولت ایران به (عبدالعزیز) سلطان عثمانی نوشت كه آنها را از بغداد تبعید كند لذا به اسلامبول بابیان را تبعید كردند بعد در سال 1280 با درنه تبعید شدند دولت عثمانی ناچار شد دو برادر را از هم جدا كند هر كدام را بجائی تبعید نماید لذا میرزا حسینعلی را به اتفاق سه نفر به (عكا) و میرزا یحیی صبح ازل را به اتفاق چند نفر به (قبرس) فرستاد و طرفداران میرزا حسینعلی مریدان میرزا یحیی را در (عكا) كشتند
صفحه 245 قرن بدیع قسمت دوم آمده است لذا فرقه بابیه دو قیمت شد ازلی و بهائی.